دخترم مهتا

خانه دوست

  من دلم مي‌خواهد خانه‌اي داشته باشم پر دوست کنج هر ديوارش دوست‌هايم بنشينند آرام گل بگو گل بشنو...؛ هر کسي مي‌خواهد وارد خانه پر عشق و صفايم گردد يک سبد بوي گل سرخ به من هديه کند شرط وارد گشتن شست و شوي دل‌هاست شرط آن داشتن يک دل بي رنگ و رياست... بر درش برگ گلي مي‌کوبم روي آن با قلم سبز بهار مي‌نويسم اي يار خانه‌ي ما اينجاست تا که سهراب نپرسد ديگر " خانه دوست کجاست ؟ " (( فريدون مشيري )) ...
6 مرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم مهتا می باشد